سلام بر همه دوستان
امروز خیلی یه اتفاقی توی حوزه افتاد…خیلی نا امید شدم…من 4 سال با اشتیاق فراوان به حوزه میومدم و احساس میکردم همه آنچه را که میخواستم از حوزه گرفتم…ولی امروز یه چیزی دیدم توی حوزه که خیلی ناراحت شدم…نا امید شدم و احساس کردم همه این 4 سال بیهوده بود….با خودم فکر کردم…
هی با خودم میگفتم…من آمده بودم حوزه چنین شود…آمده بودم حوزه چنان شود…
یهو این حرف این حرف آقا از ذهنم رد شد…
“..یکی از دوستان دربارهی حوزه گفتند که «ما به حوزه آمده بودیم که این کار بشود، آمده بودیم که آن کار بشود»؛ من با این تعبیر مخالفم. نگویید «آمده بودیم»؛ بگویید «آمدهایم». «بودیم» یعنی چه؟ بگویید «ما آمدهایم برای اینکه این کار بشود»؛ یعنی دوام حضور خودتان را در تعبیرتان هم بیان کنید. در بیانات خودتان، آن عزم راسخ را، مثل یک رونده، مثل یک دونده، مثل یک پیمایندهی قاطع و مصمّمِ این راه، همینطور عزم را شما نشان بدهید و بگویید؛ بگویید «آمدهایم که این کار بشود». بله، باید هم بشود و خواهد هم شد؛ وقتی شماها تصمیم بگیرید، پایش بِایستید، حرف را پخته کنید، حتماً انجام میگیرد. ..”
دلم گرم شد….حق با حضرت آقاست…
فرم در حال بارگذاری ...